راز این سرقت میلیونی اوایل شهریور امسال و زمانی فاش شد که مردی با کلانتری 134تهران تماس گرفت و خبر از دستبرد مأموران قلابی به خانهاش داد. این مرد گفت: ساعتی قبل وقتی در خانه تنها بودم و داشتم وسایل مورد نیازم برای سفر به شمال کشور را آماده میکردم زنگ در به صدا درآمد. از آیفون تصویر مردی را دیدم که لباس پلیس به تن داشت و میگفت که حکم جلب پسرم را دارد.
نگران شدم و مقابل در رفتم. همراه او سه مرد دیگر هم بودند که همگی ادعا میکردند مأمور هستند و یک برگ احضاریه دادگاه در اختیار داشتند. برای اطلاع از ماجرا، آنها را به خانهام دعوت کردم ولی زمانی که وارد خانه شدند به من حمله کردند و بهشدت کتکم زدند. آنها سپس با تهدید، 30هزار دلار ارز، شش تخته فرش ابریشم، دو قاب ساعت مچی طلا با سنگهای برلیان که هر کدام از آنها 40میلیون تومان ارزش داشتند، چند سکه طرح قدیم و اموال باارزش دیگر را دزدیدند و پس از اینکه دست و دهانم را با چسب بستند، سوئیچ خودروی هیوندای آزرای مرا برداشتند و سوار بر آن پا به فرار گذاشتند.
یک سرنخ
بعد از شکایت این مرد، پرونده در اختیار اداره پنجم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و تیمی از کارآگاهان برای بررسی صحنه سرقت راهی خانه شاکی شدند. مأموران هنگام بررسی داخل خانه، احضاریهای را که متهمان در اختیار داشتند پیدا کردند. این سرنخ در اختیار اداره تشخیص هویت قرار گرفت و مشخص شد احضاریه واقعی بوده اما دستکاری شده و اطلاعات اصلی آن تغییر یافته است. با انجام بررسیهای آزمایشگاهی، مأموران توانستند اطلاعات اصلی احضاریه دادگاه را بازسازی کنند. احضاریه از سوی دادگاه خانواده و برای مردی به اسم علیرضا صادر شده بود و در رابطه با طلاق او از همسرش بود.
مأموران با بررسی بانک اطلاعاتی پلیس دریافتند که علیرضا یک مجرم سابقهدار در زمینه سرقت از خانه است که بهتازگی از زندان آزاده شده. مأموران در ادامه به سرنخهای دیگری هم دست یافتند. تحقیقات نشان میداد که برادران علیرضا به نامهای سعید و حمیدرضا نیز از دزدان سابقهدار منزل هستند. براساس این اطلاعات سعید از 11سال پیش در زندان به سر میبرد تا اینکه سال گذشته با اتمام دوران محکومیتش آزاد شده بود. بنابراین احتمال اینکه این سه برادر با همدستی هم اقدام به سرقت از خانه شاکی کرده باشند مدنظر قرار گرفت. کارآگاهان در ادامه تصاویر هر سه برادر را در اختیار شاکی قرار دادند و وی به محض مشاهده عکسها، متهمان را شناخت. او با نشان دادن عکس سعید مدعی شد که وی همان فردی بوده که در هنگام سرقت لباس پلیس به تن داشته است.
ردپای یک زن
شاکی پرونده پس از دیدن عکسها و هویت سارقان متوجه نکته مهم دیگری نیز شد. اینکه فامیل سارقان شبیه فامیل زنی به اسم نداست که از مدتی قبل بهعنوان خدمتکار در خانهاش کار میکرد. وی به مأموران گفت: ندا را از طریق آگهی یک شرکت خدماتی استخدام کردیم. او مدتی به خانه ما رفتوآمد داشت اما یک روز قبل از سرقت از من مبلغی بهعنوان قرض گرفت و چند روز بعد از سرقت نیز بهبهانه اینکه ازدواج کرده و شوهرش با کارکردن او مخالف است، از کارکردن در خانه ما انصراف داد.
مأموران که حدس میزدند ندا خواهر سه برادر سارق و همدست آنها باشد، در ادامه تحقیقات محل زندگی او را شناسایی و وی را اوایل آبانماه دستگیر کردند. این زن وقتی دستگیر شد و فهمید که دستش رو شده به شرکت در سرقت میلیونی اعتراف کرد و گفت: وقتی در خانه شاکی استخدام شدم و از وضعیت مالی او اطلاع پیدا کردم، این اطلاعات را در اختیار برادرانم که سارق هستند قرار دادم و آنها نیز نقشه سرقت را عملی کردند. پس از سرقت نیز محل زندگیشان را تغییر دادند و نمیدانم حالا کجا هستند.
مأموران که حالا مشخصات کاملی از دزدان در اختیار داشتند، بررسیهای تخصصی خود را ادامه دادند و مخفیگاه سه برادر و همدست آنها به نام حسین را شناسایی و تمامی اعضای باند را دستگیر کردند. با دستگیری متهمان، شش تخته فرش ابریشمی به ارزش تقریبی 200میلیون تومان و اموال دیگر در مخفیگاه آنها کشف شد.
معاون مبارزه با سرقتهای خاص پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت: برادران سارق در بازجوییها گفتند زمانی که در زندان بودهاند با یکی از مجرمان سابقهدار طایفه فیوج آشنا شده و این شگرد سرقت را از او آموخته بودند. سرهنگ علی غیاثوند ادامه داد: با توجه به اعترافات متهمان پرونده درخصوص نگهداری مقداری از جواهرات مسروقه در منزل مادرشان، کارآگاهان به منزل مادر متهمان رفتند و در بازرسی از این محل موفق به کشف تعدادی از اموال مسروقه شدند.